ღ♥ღ من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم ღ♥ღ

ساخت وبلاگ

اصولا بنده از اشعار شهریار لذت میبرم ، که این شعر هم از قائده استثنا نیست....استاد شهریار در پی یک شکست عشقی ترم آخر پزشکی دانشگاه رو رها میکنه و ترک تحصیل میکنه ، یعنی حدود 6 ماه قبل از اخذ مدرک دکتری از دانشگاه به دلیل شکست عشقی انصراف میده!! داستان از این قراره که به خواستگاری دختر یکی از آشنایانشون میره و چون وضع مالی خوبی نداشته و تا اون موقع مشهورم نشده بوده جواب رد میشنوه ، جالبه بدونید استاد شهریار تا 47 سالگی مجرد بود و پای عشق جوونیش ایستاد!! خلاصه اینکه  چند سال بعد ،یه روز سیزده بدر عشقش رو با یه همسر ثروتمند و بچه بغلش میبینه  و این شعر معرکه رو میگه ، دعوت میکنم شما هم با حس اون موقع استاد بخونیدش ...

سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری ; پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
سیزده را همه عالم به در امروز ز شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه‌ی معشوقه‌ی خود می‌گذرم 

ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ...
ما را در سایت ღ♥ღ عاشق نمیشوی ღ♥ღ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ba-to-hastam بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 11:36